ضرورت توجه به نحوه برخورد سیستماتیک با سوانح
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی نظام مهندسی (akhbarmohandesi.ir)،مهدی میرزایی، عضو هیات علمی مهندسی عمران دانشگاه آزاد، واحد تهران مرکزدر نیمقرن اخیر تعداد قابلتوجهی از سوانح در ایران اتفاق افتاده است. نکته بسیار مهم در بین این وقایع، جدای از بحثهای علمی درخصوص پیشبینی و پیشگویی، شدت، انعطافپذیری و... موضوع نحوه برخورد با این سوانح در سه فاز معروف قبل، در حین و بعد از سانحه، به لحاظ سیستمی است.
ضرورت توجه به نحوه برخورد سیستماتیک با سوانح
خوشبختانه از چند سانحه اخیر که بهویژه در تهران اتفاق افتاده، مستندات بسیار خوبی در دست است (که البته همینجا امیدوارم که این مستندات بارهاوبارها حداقل در مجامع علمی مرور شود و تصمیمات صحیح و غلط آنها استخراج و مورد استفاده عموم قرار گیرد).من موضوع سیستم مدیریت سوانح را در چهار مؤلفه که همگی بههم وابسته هستند میبینم و درباره آنها مختصر توضیح خواهم داد؛ بحثهای قانونی و مقرراتی، نهادها و مدیریتی، مباحث اجتماعی و فرهنگی و بالاخره مبحث اقتصادی. اگرچه در ایران قوانین متعدد و حتی سازمانهایی درخصوص سوانح و مدیریت آنها داریم، اما قوانین بدون پشتوانه یا ضمانت اجرائی که هیچگاه از سوانح بازخوردی در آنها دیده نشده و نمیشود، نمیتواند دردی از بحران را دوا کند. مثال بسیار ساده از این دست، فرایند اعلام بحران بهویژه برای وقایعی که اتفاق در آنها بسیار سریع رخ میدهد (مانند توفان شن معروف در تهران یا سیلابهای تهران)، است. اینکه یکی از سازمانها و نهادهای درگیر در یک بحران خود نمیتواند بهتنهایی اعلان شروع یا اتمام بحران کند و نیاز به تشکیلات، تصمیمگیری و انواع ملاحظات است، یک نقص بزرگ است. البته شخصا میپذیرم بسیاری از این ملاحظات صحیح و بجاست و عمدتا مرتبط با بحثهای فرهنگی و اجتماعی ما میشوند. بعد از زلزله معروف کرایسچرچ در نیوزیلند و به فاصله کمتر از یک سال، به دلیل تخریب یک ساختمان معروف، آییننامههای مرتبط با طراحی و اجرای راهپله ساختمانها عوض شد. پس از کدام سانحه طبیعی در ایران چنین تغییراتی دیده شد؟!
ضرورت توجه به نحوه برخورد سیستماتیک با سوانح
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی نظام مهندسی (akhbarmohandesi.ir)،از طرف دیگر نهادها و بحث مدیریتی که البته بهشدت منبعث از موضوعات اجتماعی است خود موضوع مهمی است که میتوان از چند بعد به آن نگاه کرد. در فرهنگ جاری ایران، عذرخواهی از انجام کار اشتباه معمول نيست، ولی انجامندادن یک کار پذیرفتنیتر است! به عبارت دیگر وقتی در بحران شما کاری انجام ندهید تشویق میشوید یا حداقل تنبیه نمیشوید و همین عاملی است که در بحرانهای اخیر در تهران، برخی از مدیران هیچ عکسالعملی نشان ندادند و در نقطه مقابل برخی از مدیران بدون اینکه علم و شناخت کافی از پدیده را داشته باشند، تلاش در انجام اقدامات «جهادی» کردند و البته چرخ را مجددا اختراع کردند.
در وقایع اخیر در تهران نشان داده شد که وجود یک تیم علمی مطمئن، دردسترس و مطلع برای هر نهاد و سازمان مدیریت بحرانی الزامی است و صرف داشتن بخشی با عنوان پدافند غیرعامل یا مدیریت بحران کافی نیست. گاهی در هنگام سوانح میتوان فهمید که یکی از نهادها یا سازمانهای درگیر در بحران تابهحال شناسایی نشده است و این نشان میدهد که مقررات و قوانینی که تولید شدهاند نیازمند اصلاح هستند و البته شواهد نشان میدهد که سوانحی نیز داریم که صرفا هماهنگنبودن یا اختلاف سلیقه دو یا چند نهاد درخصوص یک موضوع آنها را تبدیل به بحران ملی کرده است.
ضرورت توجه به نحوه برخورد سیستماتیک با سوانح
درباره موضوعات اجتماعی و فرهنگی هرچه گفته و نوشته شود، کم است؛ از مردم همیشه در صحنه برای سلفیگرفتن یا شاغل به شغل بیدرآمد «شهروند خبرنگار» که در حال تهیه گزارش سیلاب و حفره زمین و فوران گاز برای این شبکه و آن شبکه هستند، بگیرید تا کسانی که بدون هیچ تجربهای در امداد و نجات صرفا «شور» کمک به همنوع در آنها به وجود آمده است و البته در این گوشهوکنار «ابنالوقت»بودن هم در ترکیب پیچیده شهری مانند تهران چیز غریبی نیست. این موضوع فرهنگی البته شامل حال مدیران نیز میشود بهویژه اگر سانحه دارای ابعاد فراسازمانی باشد.
مانند تمامی کارهای تیمی در ایران، همکاری به حداقل ممکن میرسد که البته بخشی از آن به دلیل نبود شرح وظیفه مشخص برای یک بحران مشخص است که قطعا به موضوع قوانین و مقررات بازمیگردد. باز متذکر میشوم که بحث من صرف وجود قانون و مقررات نیست، پایبندی به آن و عملیاتیکردن آنها از نظر من مهمتر و ارجح است. نکته دیگر مرتبط با فرهنگ را با ذکر مثال بيان ميكنم. رفتار مردم هائیتی در سانحه آخرین زلزله ویرانگر شش سال پیش که بالاخره ارتش برزیل شورش و غارت را جمع کرد و توفان متیو که مردم در صف، منتظر گرفتن کمک شدند درس عبرتی خواهد بود.
موضوع اقتصاد البته موتور محرکی است برای کل مدیریت بحران. نردبانی که باز نشد، خودرویی که تعمیر نشد، سیستم اعلامی که از کار افتاد یا اساسا وجود نداشت، مشتی نمونه خروار هستند. تمام این تجهیزات و سختافزارها و البته نرمافزارها و مغزافزارها، محرکی به نام «پول» را طلب میکنند. پول، میتواند هم از بروز برخی سوانح خواسته و ناخواسته جلوگیری کند یا اثرات آنها را به حداقل برساند و هم میتواند در صورت وقوع سانحه، بازگشتپذیری را تسریع کند.
ضرورت توجه به نحوه برخورد سیستماتیک با سوانح
در انتها بار دیگر تاکید میکنم که سیستم مدیریتبحران را میتوان متشکل از چهار بخش مجزا؛ اما کاملا درهمتنیده؛ یعنی قانون، نهادها، اقتصاد و فرهنگ دانست و بدیهی است که وجود مشکل در هر یک از این چهار بخش میتواند ابعاد سانحه را افزایش دهد. حال باید فکر کرد که آیا ما در این چهار مؤلفه به اندازه کافی اندوخته داریم؟
ضرورت توجه به نحوه برخورد سیستماتیک با سوانح
مرجع اخبار نظام مهندسی و آزمون نظام مهندسی
برای مشاهده مجموعه کامل اخبار نظام مهندسی کلیک کنید.
مجموعه کامل محصولات آزمون نظام مهندسی را در اینجا ببنید