مقصر تولید خانه های نوساز فرسوده و غیرایمن کیست؟
برخی کارشناسان معتقد هستند «بزرگ ترین عامل تولید ساختمان های جدید و بی کیفیت و غیراستاندارد و غیرایمن در کشور، دخالت عوامل غیرمتخصص در فرآیند ساخت است.»
به گزارش پایگاه خبری مهندسین نیوز – مرجع اخبار نظام مهندسی کشور ، برخی کارشناسان معتقد هستند «بزرگ ترین عامل تولید ساختمان های جدید و بی کیفیت و غیراستاندارد و غیرایمن در کشور، دخالت عوامل غیرمتخصص در فرآیند ساخت است.»مقصر تولید خانه های نوساز فرسوده و غیرایمن کیست
مقصر تولید خانه های نوساز فرسوده و غیرایمن کیست؟
ایران کشوری زلزله خیز است. برخی از کشورهای زلزله خیز مساله وقوع این بحران را جدی گرفته و راهکارهایی اساسی برای مقابله با آن بکار گرفته اند، ولی در کشور ما بویژه در شهر تهران حتی روی گسل زلزله، ساختمان های بی کیفیت ساخته شده است. وقوع زلزله ۵٫۲ ریشتری در کلان شهر تهران این زنگ خطر را به صدا در آورده است. این در شرایطی است که طبق گزارش ها، حدود نود درصد ساختمان های استان تهران از طرف افراد بدون صلاحیت ساخته شده است. با توجه به چنین شرایطی، این سوال مطرح است که چرا تا به حال برای کیفی سازی ساخت و سازها اقدامی نشده است؟
مناظره ای با حضور حسن قربانخانی، ریاست سازمان نظام مهندسی تهران و پروفسور محمود گلابچی، چهره ماندگار معماری کشور صورت گرفت. آن چه در ادامه می خوانید، مشروح این مناظره است.
* چرا امروز به نقطه ای رسیدیم که ساختمان های ایمن در کشور کم تر وجود دارد و وقتی ساختوسازها در کشور بررسی می شود، با ساختمان های نوسازی مواجه می شویم که فرسوده شدهاند؟
گلابچی گفت: ساختمان های ما به علل متعدد از مقاومت، استحکام و پایداری لازم برخوردار نیستند. یکی از دلایل این است که الگوها در اجرای ساختمان ها به نحوی است که بار مالی خیلی زیادی دارد. از طرف دیگر، زلزله، انرژی ای است که در کره زمین بصورت شتاب های افقی و قائم آزاد می شود. هر چه این شتاب به جرم های بیش تری وارد شود، نیروهای شدیدتری نیز تولید می کند.
شما اگر زلزله هایی را که در ایران اتفاق می افتد، نگاه کنید، از بوئین زهرا و قزوین تا طبس و منجیل و بم می بینید هر ده سال یک بار یک زلزله بالای هفت ریشتر و هر ۲ سال یک بار یک زلزله بالای شش ریشتر را تجربه کردهایم. ولی برخلاف خطر بسیار زلزله، ساختمان های ما جرم زیاد، وزن ثابت و یا بار مالی زیادی دارند. بهمین جهت اصولا ساختمان هایی با چنین کیفیتی در زلزله آسیب پذیر هستند؛ بخصوص در مناطق روستایی که دیواره ها و سقف های ضخیم چند ده سانتی متری دارند که در زلزله های متوسط نیز فرو می ریزند.
یکی از عللی که ساختمان های ما صدمه می بینند و آسیب پذیر هستند، این است که الگوی ساخت و ساز به سمت سبک سازی حرکت نکرد و هم چنان با جرم و وزن زیاد ساختمان ها روبرو هستیم. بسیاری از مردم به ژاپن اشاره می کنند که در زلزله های این کشور میزان خسارت ها خیلی کم است. علت آن این است که در ژاپن ساختمان ها سبک و با کیفیتی ساخته شدند که سبب از دست رفتن جان انسان ها نمی شوند و تنها گاها چند نفر بصورت سطحی زخمی می شوند.
نکته دیگر اینست که ما در ساخت و سازهای جدید نیازمند دقت و مراقبت بیش تری هستیم. تجربه های اخیر نشان داد که ساختمان هایی که اخیرا احداث شده، هم نیازمند تجدید نظرهایی در بکارگیری فناوری های نوین و الگوهای متفاوت در ساخت و سازها است و هم نیازمند دقت و مراقبت بیش تر. مردم و نیز معماران و مهندسین باید زلزله را بعنوان یک پدیده طبیعی که همیشه احتمال وقوع آن وجود دارد، بپذیرند و برای آن آماده باشند. به این نحو که در طراحی ساختمان با حداقل وزن های ثابت و با به کار گرفتن اصولی که ساختمان را در مقابل زلزله مقاوم می کند، کار شود. معماران باید بیاموزند که یک طراحی متقارن، همگن و متناسب با زلزله می تواند در پایداری ساختمان و مقاومت آن در مقابل زلزله کمک کند.
عامل سومی هم که وجود دارد، ضرورت نظارت و کنترل دقیق تر بر کیفیت ساخت و ساز است. یعنی از سازمان هایی که در بحث صدور پروانه مسوولیت دارند تا مجموعه هایی که در نظارت و کنترل بر ساختمان مسوولیت و نقش دارند، باید در این زمینه به نحو جدی تر و دقیق تری بخواهند که هم طراحی ها و هم اجرای ساختمان ها متناسب با ویژگی های کشور بخصوص به لحاظ زلزله و البته به لحاظ کیفیت ساختمان باشد. ولی به علت این که امروز بحث زلزله بیش تر مورد توجه است، این مساله حتما باید از دستگاه های نظارت و کنترل بر اجرای ساختمان خواسته شود. البته ما متاسفانه در کیفیت اجرای ساختمان نیازمند بازنگری و تجدیدنظرهای زیادی هستیم. این پذیرفته نیست که ما عمر مفید ساختمان ها را در کشور در حدود سی سال فرض کنیم. آماری که چندی پیش شهرداری ارائه کرده، این بود که هر بیست و نه سال یک بار ساختمان ها تجدید پروانه می شوند. یعنی ما از یک سرمایه ملی که بیست و نه سال قبل صرف کردیم، امروز بهرهمندی مان تمام می شود. در حالیکه با توجه به این که هشت درصد درآمد ناخالص ملی کشور در ساختمان هزینه می شود، اگر در این سی سال مثل آن چه که در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارد و حدود صد و بیست سال از ساختمان ها استفاده کنیم، از این سرمایه ملی چهار برابر استفاده می شود. در حال حاضر که با عمر مفید سی سال ساختمان ها احداث میگردد، یعنی از آن هشت درصد، فقط دو درصد را به نحو مطلوب استفاده می کنیم و شش درصد درآمد ناخالص ملی را بخاطر عمر کم ساختمان ها که ناشی از کیفیت نامطلوب است، از دست می دهیم.
یکی از این بخش ها مربوط به مقاومت در مقابل زلزله است که بطور قطع می توانیم راهکارهایی را انتخاب کنیم که بتوانیم هم کیفیت اجرای ساختمان و مبانی طراحی ساختمان را ارتقا دهیم و هم این که ساختمان ها به نحوی تولید شوند که در زلزله صدمات انسانی و اقتصادی در پی نداشته باشند.
* از نظر شما، چه عاملی سبب شده که تولید ساختمان ها در کشور تا این اندازه بی کیفیت باشد؟
قربانخانی بیان داشت: مهم ترین مساله ای که امروز وجود دارد، اینست که ما کماکان ساختمان ها را سنتی می سازیم؛ حتی در شهرهای بزرگ. علت آن هم اینست که از افراد تحصیل کرده در این حوزه استفاده نمی کنیم و صرفا باز هم روش های اجرایی سنتی در ساختوسازها دنبال میگردد، بنابراین نباید خیلی توقع داشته باشیم که سبک سازی اتفاق بیفتد و تکنولوژی های جدید وارد ساخت و سازها گردد. این زمانی اتفاق می افتد که ساخت و سازهای ما دچار تحولاتی شود. تحولات نیز اتفاق نمی افتد؛ مگر این که افراد متخصص وارد حوزه ساختوساز گردند.
بنظر من سنتی سازی بلای جان ساختمان های ما در شهرهای بزرگ است. این گرفتاری اساسی ما است. کماکان مثل گذشته یک نفر می تواند از شهرداری پروانه ساختمانی بگیرد و فردای آن روز هم آغاز به تخریب و ساخت و ساز کند. وقتی کسانیکه تخصص لازم را ندارند، در این حوزه تقریبا تمام کارها را انجام می دهند، نمی شود توقع داشت که اتفاق خاصی بیفتد. زمانی ما می توانیم سبک سازی و از تکنولوژی های جدید استفاده کنیم و مصالح نوینی را در حوزه ساخت و ساز بکار ببریم که افراد متخصص متناسب با آن کار نیز برای عملیات اجرایی داشته باشد.
ما در حوزه دانش مهندسی در کشور خودکفا هستیم. بعید است که علم مهندسی بخصوص در حوزه ساخت و ساز در دنیا باشد که متخصصان ما در ایران نداشته باشند. بسیاری از افراد متخصص با دانش فنی مهندسی در حد نهایی را داریم. آن چه که گرفتاری امروز ما است، در بخش اجرای امور است. ما در این حوزه دچار نقص هستیم و علت آن هم این است که کماکان از روش ها و افراد سنتی در حوزه ساخت و ساز بهره می گیریم. برای این که حوزه ساخت و ساز اصلاح گردد، باید نگاه مان به این مقوله تغییر کند.
در گذشتهها در یک روستا یک نفر آمپول زن داشتیم که طبابت می کرد. امروز این پذیرفتنی است که به این افراد برای بیماری رجوع گردد؟ الان کوچک ترین بیماری، تخصص خود را پیدا کرده است. در حوزه ساخت و ساز نیز اگر ژاپنی ها و یا کشورهای دیگر پیشتاز هستند، به این علت است که از قالب سنتی خود خارج شده اند و از تکنولوژی جدید استفاده می کنند. برای همین در کشور ما هر تکنولوژی جدیدی هم آمده، ولی به علت این که افراد متخصص به سراغ آن نیامدهاند، در نهایت کار عقیم مانده است.
آن چه که من بطور اجمالی می توانم بگویم، این است که نگاه ما به ساخت و ساز متاسفانه سنتی است و تا نگرش خود را در حوزه ساخت و ساز تغییر ندهیم، بنظر می رسد هیچ اتفاقی نمی افتد. من بارها گفته ام بجای این که گناه را به گردن یک دیگر بیاندازیم، باید بگوییم برای دیروز صلوات می فرستیم و از امروز در حوزه ساخت و ساز روش ها را اصلاح می کنیم و منطبق با آن چه که در دنیا اتفاق می افتد، عمل می کنیم. در عین حال، همه تلاش کنیم خود را با شرایط جدید، به روز رسانی کنیم؛ چه در حوزه مهندسان و چه در حوزه اجرا و چه در حوزه عوامل صدور پروانه.
* شما ایراد اصلی را به سنتی سازی ساختمان ها وارد کردید، اما در زلزله ای که در سرپل ذهاب افتاد، یک سری عکس منتشر شد که ساختمان هایی که مربوط به چهل، پنجاه سال قبل بود، سالم مانده بودند، ولی ساختمانی که دو سال احداث شده بود، تخریب شده بود. پس تنها سنتی سازی را نمی توانیم نشانه بگیریم.
گلابچی بیان کرد: متاسفانه در حال حاضر یکی از بزرگ ترین مشکلات ما حتی در ساختمان های جدید، دخالت عوامل غیرمتخصص در فرآیند ساخت است. هر کسی می تواند در این حوزه ورود کند. ما فرآیند و شرایطی را فراهم نکردیم که افرادی که دارای تخصص و مهارت لازم هستند، کاری را بعهده گیرند. در حال حاضر در فرآیند ساخت هیچ گواهی نامه مهارتی را نمی بینیم. کسی ممکن بوده در قنادی کار می کرده، ولی یک سال بعد در یک ساختمان کارهای مختلفی انجام میدهد؛ بدون این که آموزش دیده باشد یا مهارتی داشته باشد.
از طرف دیگر، استاندارد بودن مصالح نیز جزئی از ضعف های امروز ماست. یعنی این که ساختمان های امروزی بسرعت کیفیت خود را از دست می دهند. برای مثال، در زلزله اردکان در منطقه قائنات خراسان شاهد بودیم زلزله اتفاق افتاده بود و ساختمان هایی که همین نهادهایی که در سال های اخیر ساخته بودند، صدمه دیده است. بعدا که صدمات را بررسی کردیم، شناژ بتنی با یک میلگرد گذاشتهذاند. کسیکه کار کرده باشد، می داند که یک شناژ بنتی حداقل چهار میلگرد در تعدادی خاموت نیاز دارد. ساختمان مصالح بنایی با اصطلاحا کلاف و شناژ بتنی ساخته شده بود، ولی با یک میلگرد درون این بتن که این ساختمان در زلزلهای با شدت متوسط تخریب شده بود. بنابراین هم اینکه عوامل غیرمتخصص میتوانند در هر بخشی از کار ساختمان ورود پیدا کنند و هم این که مصالح غیراستاندارد در ساختمان ها به کار گرفته می شود و هم این که نظارت و کنترل حتی در این بخش باید صورت گیرد و الزاماتی بر این کار ایجاد گردد.
نکته دیگر اینست که متاسفانه امروز لزوم به کارگیری فناوری نوین هم در دانشگاه ها باید به نحو دقیق تری شناخته و انجام گردد و هم در مجامع حرفه ای و تخصصی باید این امر شکل بگیرد و هم نهادهایی که اجازه ساخت صادر می کنند. سنتی بودن به این معنا نیست که هر آن چه در گذشته ساختیم، نامناسب بوده است. فرآیندی که مبتنی بر یک تفکر دقیق مبنی بر استفاده از فناوری های نوین، به کارگیری عوامل آموزش دیده و مصالح استاندارد و تولید صنعتی وجود ندارد که امروز ساختمان های جدید دچار صدمه می شوند.
* اگر بخواهیم افول ساخت و سازها را در سال های اخیر بررسی کنیم، فکر می کنید کدام نهاد بیش تر مقصر است؟
قربخانی افزود: ساختمان سازی مثل تولید هر محصول دیگری، یک فرآیندی در تولید دارد. در ساختمان سازی، طراحی، اجرا، نظارت و مصالح استاندارد وجود دارد. اگر هر جای این حلقه فرآیند تولید دچار مشکل باشد، بطور طبیعی نمی توانیم توقع داشته باشیم محصول ما استاندارد باشد. من نمی خواهم مسوولیت مهندسان را خیلی کم بدانم. اتفاقا ما مجبور هستیم و باید پاسخ هم بدهیم. وقتی ما یک ساختمانی را تایید و به آن پایان کار می دهیم، تا روزی که این ساختمان پا برجاست، مسوولیت ما نیز پا برجاست. به محض این که به نقشه ها مراجعه می کنند، می بینند یک آقا یا خانم مهندس زیر این نقشه ها را امضا و تایید کرده است و مسوولیت قانونی دارد و سراغ او می روند؛ کما این که سراغ ما و همکاران ما می آیند.
مقصر تولید خانه های نوساز فرسوده و غیرایمن کیست
ولی در فرآیند تولید، به این که چه کسی ساختمان را می سازد، توجهی نمی کند. امروز ما از روش های سنتی گذشته و افرادی که آموزش های لازم را ندیده اند، استفاده می کنیم. مصالح ساختمانی کنترل نمی شود و در حیاتی ترین مصالح و موادی که در ساختمان ها استفاده می کنیم، متاسفانه کنترل لازم صورت نمی گیرد.
در حوزه ساخت و ساز یکی دیگر از ایراداتی که ما داریم، تعدد متولیان کار است. پروانه را شهرداری صادر می کند، مصالح ساختمانی را باید سازمان ملی استاندارد بررسی کند، نظارت عالیه با وزارت راه و شهرداری است و بخش نظارت با مهندسان سازمان نظام مهندسی است و خیلی از عوامل دیگر در این کار درگیر هستند. اصلا یکی از مشکلات ما تعدد تصمیم گیرندگان و عدم هماهنگی در این حوزه ها است. اما اگر از من بپرسند که واقعا نشانه اصلی را باید به کدام سمت گرفت، بنظر من شهرداری ها در ابتدا مطرح می شوند.
متاسفانه در سال های اخیر شهرداری ها خودگردان شده اند. خودگردان به این مفهوم که مجبورند درآمدهایی را کسب کنند و امورات شهر را بگذرانید. اتفاقی که می افتد، این است که چطور می شود درآمد ایجاد کرد که امورات شهر بگذرد؟ یکی از سهل الوصول ترین درآمدها برای شهرداری، فروش تراکم و تخلفات ساختمانی است. شما اگر به بودجه شهرداری همین استان تهران و شهرهای اطراف نگاه کنید، می بینید درصد زیادی از بودجه شهرداریها متکی به فروش تراکم و تخلفات ساختمانی است. در بعضی از شهرها گفته شده هشتاد درصد ساختوسازها بدون پروانه ساختمانی انجام می شود. وقتی یک چنین اتفاقی می افتد، اساسا افراد دارای صلاحیت و مهندسان ناظر و استاندارد کجای کار قرار می گیرند؟ وقتی یک نفر اجازه پیدا می کند خارج از همه قوانین و مقررات ساخت و ساز را بدون پروانه انجام دهد، هیچ کنترلی وجود ندارد و بطور طبیعی نمی توانیم توقع داشته باشیم که این ساختمان مورد تایید باشد. شهرداری ها کنترل های لازم را در حوزه ساختوساز انجام ندادند. بطور طبیعی هر مجموعه دیگری می تواند در این قضایان مسوولیتی بعهده داشته باشد. این در حالیست که ما همیشه دنبال این هستیم که دم دستی ترین افراد را نشانه بگیریم و همین طور این سلسله ادامه دارد و هیچ وقت کسی متوجه نمی شود مقصر کیست و باید پاسخگو باشد.
ما باید آسیب شناسی کنیم؛ بدون این که گناه را به گردن یکدیگر بیاندازیم. ما باید تلاش کنیم روش ها را اصلاح کنیم تا نتیجه بهتری بگیریم. اگر ما بخواهیم صرفا گناه را به گردن یک دیگر بیاندازیم، مشکلی که حل نمی شود، بلکه بر مشکلات نیز اضافه میگردد و در نهایت اوضاع نا بهسامانی را می بینیم که امروز شاهد هستیم. اگر ساختمان ها مقاومت لازم در برابر زلزله داشت، خیلی نباید نگران این می بودیم که زلزله می آید. حتی در زلزله ای که در تهران آمد، ما دیدیم که شمال شهر نشینها هم به ساختمان های خود اعتماد نکردند. این نشان می دهد که یک جای کار می لنگد و برای این که اعتماد را به جامعه برگردانیم، باید روش های ساخت و ساز را اصلاح کنیم و از همه کسانیکه در کار دخیل هستند، بخواهیم که خود را با شرایط جدید تطبیق دهند و بهروزرسانی کنند.
* نگاه شما در این مورد چیست؟
گلابچی مطرح کرد: من معتقد هستم در فرآیند ساخت و ساز و آسیب هایی که امروز وجود دارد، همه دستگاه ها و نهادها به نحوی مسوولیت دارند. از دانشگاه ها گرفته که باید فرآیندهای آموزشی را متناسب با شرایط جدید تنظیم کنند تا نهادهای نظارتی. امروز فناوری های جدیدی در جهان وجود دارد که در دانشگاه های ما تدریس نمی شود. بنابراین دانشگاه ها هم باید این وظیفه و مسوولیت را بعهده گیرند. علاوه بر دانشگاه ها که تربیت نیروی متخصص را انجام می دهند، دستگاه های نظارت و کنترل و نیز مجامع مهندسی مسوول هستند. یعنی ما باید بپذیریم که وقتیکه دانش آموختهای داریم که این دانش آموخته با توان علمی متناسب با نیازهای کشور به جامعه حرفه ای آمده، همیشه احتمال بروز خطا وجود دارد. ما باید با مکانیزم های دقیق بتوانیم فرآیندهای طراحی و ساخت را کنترل کنیم. گرچه اخلاق مهندسی و تعهد انسان ها به مسوولیت هایی که می پذیرند، همیشه باید وجود داشته باشند. ولی حتما باید مکانیزم ها و کیفیت هایی برای نظارت و کنترل وجود داشته باشد که حتی یک مورد اجازه ندهیم افراد از آن وظیفه ای که بعهده گرفتند، تخطی کنند.
من معتقدم از مجامع دانشگاه، تا نظام های مهندسی، شهرداری ها، وزارت راه و شهرسازی و همه دست اندرکاران حوزه ساختوساز باید برنامه ریزی کنند و سعی کنند که به نتیجه برسیم.
* گفته شد افرادیکه در حوزه ساخت و ساز بکار گرفته می شوند، اغلب افراد غیرمتخصص هستند. ما در برخی ساختمان ها شاهد هستیم که یک فرد بی سواد در طراحی و نقشه کشی ساختمان دخیل است. در حال حاضر این پرسش مطرح است که مهندس ناظر آیا این مسایل را نمی بیند؟ چرا از کنار ماجرا می گذرد؟
قربانخانی تصریح کرد: مهندس ناظر همه این مسایل را می بیند. ما در حال حاضر در بخش آموزش مهندسان مشکل داریم. در سال هفتاد و چهار سازمان نظام مهندسی به سبک کنونی شروع بفعالیت کرد. تا سال نود حدود یازده هزار مهندس دارای پروانه اشتغال داشتیم. از سال شصت تا الان این عدد به شصت هزار نفر رسیده است. این آمار تنها مربوط به استان تهران است. دو هزار و سیصد نفر در آموزش جدید قبول شدند.
* ما به این تعداد مهندس ناظر نیاز داریم؟
اولا ما به این تعداد مهندس ناظر نیاز نداریم. دوما، در حوزه آموزش اتفاقی که افتاده این بوده که صرفا به کمیت توجه شده است و نه کیفیت. به این شکل، شاهد بودیم که دانشگاه های مختلف با سرعت نور در پذیرش دانشجو در رشته مهندسی از یک دیگر سبقت گرفتند. ما الا ماشاءالله مهندس تربیت کردیم و وارد بازار کار شدهاند که عده زیادی از آن ها کار ندارند. در دنیا نظام آموزشی منطبق با نیاز جامعه برنامه ریزی می کنند. این در حالی است که در کشور ما صرفا تصمیماتی که گرفته می شود، آنی، لحظه ای و برای حل موضوعات کوتاه مدت است. در یک مقطعی علاقمندی به رشته مهندسی زیادی بود و کار هم شاید در جامعه برایشان زیاد بود و یک وجاهت اجتماعی داشتند. ما بجای این که این علاقه مندی را هدایت کنیم، یک دفعه پذیرش ها را چندین برابر کردیم.
متاسفانه در چند سال گذشته در حوزه آموزشی افرادی از دانشگاه ها فارغ التحصیل شدند که شاید کیفیت لازم را نداشتند. مهندس ناظر وظیفه دارد که عملیات اجرایی را با نقشه ها مطابقت دهد و اگر مطابقت وجود داشت، کار را تایید کند؛ و گرنه به شهرداری گزارش کند. یعنی تنها کاری که مهندس ناظر می تواند انجام دهد، این است که ساختمان را ببیند و اگر عدم انطباق عملیات اجرایی با نقشه ها وجود داشت، به شهرداری گزارش کند تا از ادامه کار جلوگیری گردد. این در حالی است که ما امروز می توانیم به شما هزاران گزارش ارائه دهیم که که مهندسان ناظر درخواست توقف را کردند، ولی شهرداری ها ترتیب اثر نکردند. چرا؟ چون عاملی که ساختمان را می سازد، فرد فاقد صلاحیت است و از یک جایی گواهی لازم را نگرفته که ما بعدا بتوانیم این گواهی نامه را لغو کنیم. در حوزه ساخت و ساز، کار فرمایی که بدستورات ناظر توجه نمی کند و شهرداری که به گزارش ناظر توجه نمی کند و در نهایت ساختمانی که به این روش تولید می شود، کجای این کار هستند؟
همان طور که گفتم، فرآیند ساخت و ساز یک حلقه بههم پیوسته است. اگر این حلقه بخوبی عمل کند، می توانیم توقع داشته باشیم که کار به درستی انجام شود. در بخش ساخت و ساز نظارت به تنهایی کفایت نمی کند. من فکر می کنم برای این که در حوزه ساختوساز بتوانیم قدمی رو بجلو داشته باشیم، نیاز به یک عزم ملی داریم. همه کسانیکه در این حوزه فعالیت دارند، باید تلاش کنند که شرایط خود را به روزسانی کنند.
* … و کلام آخر؟
گلابچی خاطر نشان کرد: در باره توسعه کمی آموزش عالی صحبت شد. اصولا شما می دانید که اضافه شدن کسانیکه در تحصیلات عالیه وارد یک جامعه می شوند، نشان از کیفیت و سطح تحصیلات و ارزیابی های یک جامعه است. بنابراین این که در آموزش عالی توسعه کمی صورت گرفت، یک امر مضموم نیست. ولی ما زمانی دچار اشکال شدیم که این توسعه کمی، با توسعه کیفی همراه نبود.
موضوعی که در باره شهرداری ها مطرح شد و این که ما امروز شاهد هستیم مسوولین شهرداری بشدت روی تامین منابع در هزینه های شهرداری تاکید می کنند، در این مورد باید حتما بدنبال الگوهایی بود که به تامین پایدار برسیم. همانطور که مسوولان کنونی شهرداری مطرح می کنند، دیگر نیاز به دادن ضوابط و صرف نظر کردن از بعضی از الزاماتی که در طرح تفصیلی و در طرح جامع داریم، نباشد. این ها مسایلی است که بخشی از آن عزم ملی می خواهد.
منبع : سلامت نیوز
مشاهده منابع آزمون نظام مهندسی
کانال تلگرام نظام مهندسی ساختمان