ایمنی مهمترین عنصر بلندمرتبهسازی در حاشیه/ نظام معیوب ساختوساز و بهرهبرداری از ساختمان
شهرداری با اشاره به اخطاریههای ارسال شده برای مالکان پلاسکو، سعی دارد تا خود را از قبول مسئولیت این حادثه کنار بکشد اما از سوی دیگر برخی افراد هم به مسئله اخذ عوارض تجاری از سوی صنف فعال در این ساختمان توسط شهرداری اشاره میکنند. دیگر ساکنان، بهرهبرداران و مالکان هم علیرغم تذکرات و اخطارهای داده شده درخصوص ناامن بودن یک ملک از سوی نهاد ذیربط یعنی شهرداری، رعایت ایمنی را به عنوان یک مسئله اساسی در نظر نمی گیرند. اگر امروز اجرای آن حتی در ساختمانهای قدیمی که ضوابط به روز و مقررات ملی ساختمان در آنها رعایت نشده است، الزامی شود، این ساختمانها میتوانند به سطح قابل قبولی از نظر ایمنی برسند. اینکه تهران به عنوان پنجمین شهر خطرناک دنیا شناخته شده، بی دلیل نیست.
پنج روز از حادثه ریزش پلاسکو میگذرد. آن بهت و شوک اولیه این حادثه تلخ در بین مردم و مسئولان از بین رفته و حقیقت آن است که با گذشت زمان، این اتفاق هم مثل حوادث تلخ دیگری که پیش از این رخ داده بود، کمرنگتر میشود و ضررهای مالی آن هم درنهایت به نوعی جبران میشود؛ به جز تلفات جانی که دیگر هیچگاه قابل جبران نیست و آتشنشانان و شهروندانی که جان خود را در این حادثه از دست دادند، دیگر به زندگی باز نمیگردند.ایمنی مهمترین عنصر بلندمرتبهسازی در حاشیه
ایمنی مهمترین عنصر بلندمرتبهسازی در حاشیه
شاید اگر هر کدام از شهروندان و مسئولان لحظهای خود را جای این افراد و خانوادههای داغدار آنها بگذارند، بهتر بتوانند به عمق فاجعه پی ببرند و همین موضوع بهانهای شود تا حداقل از این پس، موضوع «ایمنی ساختمانها» در نگاه تکتک آنها از جایگاه مهمتری برخوردار باشد.
به طوری که بهانهها و مسائلی از قبیل تحمیل هزینه به مالکان برای تامین ایمنی لازم و توقف موقت تعدادی از واحدهای تولیدی به دلیل ناامن بودن یک ساختمان تجاری، دستآویزی برای این موضوع نباشد که جان شهروندان بازیچه شود.
اگرچه نهاد مسئول در این حادثه یعنی شهرداری با اشاره به اخطاریههای ارسال شده برای مالکان پلاسکو، سعی دارد تا خود را از قبول مسئولیت این حادثه کنار بکشد و اعتراض مالکان و کارگران واحدهای تولیدی فعال در این مجتمع تجاری به دلیل بیکارشدن را توجیهی برای انجام ندادن یک اقدام جدی در خصوص این ساختمان مثل پلمپ کردن آن عنوان می کند؛ اما از سوی دیگر برخی افراد هم به مسئله اخذ عوارض تجاری از سوی صنف فعال در این ساختمان توسط شهرداری اشاره میکنند و بر این باورند که شهرداری حداقل برای منافع خودش هم که شده، اقدام به پلمپ این ساختمان و ساختمانهای مشابه نمیکرد و نمیکند.
این در حالی است که به گفته صاحب نظران، دستگاه های مسئول و نهادهایی که طبق مقررات و آئیننامهها مسئولیت کنترل و صدور گواهیهای ساختمان را برعهده دارند باید، بدون اغماض و ملاحظات معمول، برای همه ساختمانها به ویژه بناهای پرخطر کنترلهای قانونی را اعمال و حتی با پلمپ و یا قطع خدمات عمومی به ساکنان اینگونه ساختمانها اعم از تجاری، اداری و یا مسکونی، ایمنی را به شدت جدی بگیرند و با مالکان و بهرهبرداران متخلف برخورد کنند.
بیخیالی، ناامنی به بار میآورد
در هر حال حرف و حدیثهای زیادی درباره فروریختن برج پلاسکو و دلایل و عوامل بروز این حادثه زده شده و رسانههای بسیاری از زوایای مختلف این اتفاق دلخراش را مورد بررسی قرار دادند و هر کدام نیز به دنبال مقصرهای زیادی گشتند و درنهایت بخش اعظم اتهامات و انتقادات شهرداری تهران را نشانه گرفت؛ اما آنچه مسلم است این اتفاق فقط در پی کم توجهی یک نهاد ذیربط به نام شهرداری رخ نداده است.
به طوری که صرف نظر از تمام کاستیها و ضعفها در حین ساخت و ساز و دوره بهرهبرداری از سوی تمامی دستاندرکاران و عوامل دخیل، از سوی دیگر ساکنان، بهرهبرداران و مالکان هم علیرغم تذکرات و اخطارهای داده شده درخصوص ناامن بودن یک ملک از سوی نهاد ذیربط یعنی شهرداری، رعایت ایمنی را به عنوان یک مسئله اساسی در نظر نمی گیرند.
آنها با تصور اینکه امکان وقوع اتفاقات تلخ مشابه برای آنها صفر است، در این زمینه سهلانگاری می کنند و نتیجه این بیخیالی آن میشود که علاوه بر نابودی سرمایههای خود، جان خود و دیگران را به بازی میگیرند و هزینههای زیادی را هم به کشور وارد میکنند.
بر این اساس جای تاسف است که بگوییم علیرغم اینکه طی سالهای گذشته به دلایلی از قبیل رشد جمعیت، کمبود زمین، سیاست گسترش عمودی شهرها، تراکم فروشی شهرداریها جهت تامین درآمد، بلندمرتبهسازی در بخش تجاری و مسکونی رواج زیادی پیدا کرده، اما هنوز به مهمترین عنصر متراکمنشینی یعنی ایمنی اهمیت چندانی داده نمیشود.
در واقع امروز آنچه که مورد غفلت و بیمهری قرار گرفته، اصل مهم و فراموش شده مدیریت و نگهداری ساختمان یا مبحث ٢٢ مقررات ملی ساختمان در صنعت ساختمان کشور است. در حالی که اگر امروز اجرای آن حتی در ساختمانهای قدیمی که ضوابط به روز و مقررات ملی ساختمان در آنها رعایت نشده است، الزامی شود، این ساختمانها میتوانند به سطح قابل قبولی از نظر ایمنی برسند.
بر این اساس ما کمبود قانون و ضوابط نداریم، اما مشخص نیست که این ضوابط تا کی قرار است فقط روی کاغذ نوشته شود. آیا وقت آن نرسیده که مجلس و قوه قضائیه با کمک دستگاههای دولتی و شهرداریها سریعاً قانون برخورد با متخلفان ساختمانی را با تعریف جرم و مجرم و میزان کیفر برای کسانی که ایمنی را رعایت نمیکنند و دستگاههایی که در صدور گواهیهای ایمنی مسامحه میکنند، تهیه، تصویب و ابلاغ کنند؟
بدون شک این موضوع به قدری جدی است که نمیتوان برای کسی که با جان و مال مردم و سرمایه ملی بازی میکند با عنوان متخلف برخورد کرد. او باید مانند سایر مجرمینی که حقوق مردم را ضایع میکنند و در قوانین قضایی کیفر متحمل میکنند، مجرم تلقی شود. اما متأسفانه در مقررات و دستورالعملهای موجود این ضعف جدی وجود دارد.
به هر حال حادثه پلاسکو یک نشانه بود؛ نشانهای از خطراتی که در کمین ساختمانهای پایتخت نشسته و درصورت وقوع یک حریق کوچک یا هر اتفاق دیگری، میتواند یک فاجعه بزرگ را رقم بزند. نشانهای از این واقعیت که نظام ساخت و ساز و بهرهبرداری از ساختمان در کشور ما معیوب است. بنابراین اینکه تهران به عنوان پنجمین شهر خطرناک دنیا شناخته شده، بی دلیل نیست و این کلانشهر خطرات بزرگ زیادی به خصوص در صنعت ساختمان را در آستین خود میپروراند.
منبع: صما